وارد خیابان امامخمینی۲۴ که میشوم، پرتاب میشوم به نهسالگیام. همان نیمهشبی که دنداندرد امانم را بریده بود. دست مادرم را گرفته بودم تا از درد کُشنده دندان نجاتم بدهد.
هنوز صدای مادرم در گوشم میپیچد که به پدرم میگفت «فقط خیریه و درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع) این موقع شب دندانپزشک دارد.» صدای دکتر درمانگاه را به یاد دارم که با خنده میگفت «شکلات و شیرینیها را خوردهای و حالا گریه میکنی؟!»
آن روزها تنها درمانگاهی که خدمات بیستوچهارساعته دندانپزشکی ارائه میکرد، خیریه و درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع) بود؛ درمانگاهی که زمینش توسط مرحوم محمدحسین زرگرباشی و پول ساخت اولیه آن توسط مرحوم محمد طاهریهروی در سال۱۳۶۰ اهدا شد. البته مرحوم ابوالحسن رضاییمیلانی، ابراهیم توسلی، احمد بوستانپور، مرحوم حسین رضاییگرکانی و علی امینیان هم در ساخت آن مشارکت کردهاند.
ناگفته نماند که این افراد به انضمام مرحوم دکتر مهدی بازرگانی جزو هیئت مؤسس هم بودهاند؛ راهی که آنها آغازگرش بودند را دیگران ادامه دادند و حالا در گوشهوکنار شهر، کلینیکهای دندانپزشکی فراوانی دایر شده است.
ساعت ۸:۳۰ شب را نشان میدهد. قرارمان برای گفتگو با اعضای هیئتمدیره در درمانگاه است. آنها که نسل دوم و سوم بانیهای این درمانگاه هستند، حالا هر شب دوشنبه دور هم جمع میشوند و به امور این درمانگاه رسیدگی میکنند. ما هم در جمعشان نشستهایم تا از مراحل شکلگیری این درمانگاه بشنویم.
هر کاری شروعی دارد و جرقه اولیه ساخت این درمانگاه هم از مسجد ابوذر در کوچه آیتالله خامنهای (آخوند ۱۲) زده شده است. مرحوم طاهریهروی هتلدار، مرحوم رضاییمیلانی تاجر چای، مرحوم توسلی مدیر یکی از چاپخانههای مشهد، مرحوم بوستانپور قماشفروش، مرحوم رضاییگرکانی معمار تجربی و علی امینیان پارچهفروش علاوهبر شغلشان عضو شورای محله و هممسجدی بودند.
مرحوم طاهریهروی تصمیم داشته است ۲ میلیونتومان از پولش را به انجام کار خیری اختصاص بدهد. موضوع را در شورای محله مطرح میکند. با مشورت بزرگان محله به این نتیجه میرسند که محله به ساخت درمانگاه نیاز دارد. موضوع زمین برای ساختن مطرح میشود و مرحوم رضاییمیلانی میگوید یکی از دوستانش به نام زرگرباشی زمینی دارد که میخواهد برای کار خیر اختصاص بدهد.
مرحوم رضاییمیلانی پیشقدم میشود تا با مرحوم زرگرباشی صحبت کند. بدینترتیب ساخت این درمانگاه به همت این خیران شروع میشود.
محمدعلی رضاییمیلانی در حال حاضر رئیس هیئتمدیره است. صحبت از مرحوم زرگرباشی که میشود، رشته کلام را به دست میگیرد و میگوید: مرحوم زرگرباشی فردی آذریزبان و مقیم شهرمان بود و در راسته خیابان خسروی طلافروشی داشت. ازآنجاکه فرزندی نداشت، بهدنبال کار خیر بود تا باقیاتالصالحاتی برای خود بگذارد.
در بستر بیماری بود. پدرم موضوع را مطرح کرد. او با همان زبان شیرین آذریاش به پدرم گفت «میدانی که فردی را در این شهر جز شما نمیشناسم. فقط میخواهم اینجا درمانگاه ساخته شود.» بعد دستش را زیر تشکی که روی آن دراز کشیده بود برد و سند را بیرون آورد و به پدرم داد.
دفتردار به خانه میآید و کارهای نقل و انتقال ملک را به مساحت پانصدمتر انجام میدهد. مرحوم زرگرباشی آنقدر زنده نماند که افتتاح درمانگاه را ببیند و چندماه بعد فوت کرد.
رضاییمیلانی هنگامیکه پدرش در قید حیات بود، به هیئتمدیره دعوت شد. برای کسب تکلیف پیش پدرش رفت و موضوع را درمیان گذاشت. پدر به او نصیحت میکند و میگوید «یادت باشد که همیشه از سمت تو به درمانگاه نفع برسد، نه برعکس.» نهتنها همه اعضای هیئتمدیره ریالی از این درمانگاه برداشت مالی نکردهاند؛ از جیب خود هزینه میکنند.
محمود طاهریهروی بعداز فوت پدرش، محمد طاهریهروی، به هیئتمدیره اضافه شده و تا قبل از آن دورادور از فعالیتهای درمانگاه حمایت میکرده است. اما بعداز فوت پدر و برادرش، دکترعبدالحسین طاهریهروی، حال نوبت اوست که راه آنها را ادامه بدهد. او فلوشیپ سیتیاسکن و امآرآی و متخصص تصویربرداری (رادیولوژی) است.
طاهریهروی برایمان نقل میکند که مرحوم پدرش علاقه خاصی به کارهای عامالمنفعه داشته است؛ بههمیندلیل ۲ میلیونتومان از پولش را برای امور خیریه کنار گذاشته بود. او پیشنهاد ساخت درمانگاه را پذیرفت و سرمایه اولیه ساخت را دراختیار گذاشت. به تعیین اسم درمانگاه که میرسیم، طاهریهروی میگوید: پدرم عشق و ارادت خاصی به حضرت ابوالفضل (ع) داشت؛ بههمیندلیل این نام برای درمانگاه انتخاب شد.
حمید بوستان پور بعداز فوت پدربزرگ و پدرش از سال۱۳۹۷ عضو هیئتمدیره شده است. از آن دهه شصتیهای پرتلاش است که ۲۴ ساعت برایش کم است. کارمند وزارت نفت است وکارشناسیارشد صنایع دارد و در حال حاضر قائممقام مدیرعامل و مدیر پروژه فاز دوم درمانگاه است.
او خاطرههای کمرنگی از سالهایی که این درمانگاه درحال ساخت بوده است، به یاد دارد. همین اندازه در یادش مانده است که هر زمان مرحوم پدربزرگش برای سرکشی کارهای ساخت وساز درمانگاه میآمده، دست او را میگرفته و با خودش همراه میکرده است.
میگوید: پدربزرگم وابستگی خاصی به این درمانگاه داشت. بارها از زبان مادربزرگم شنیدهام هرجا میرفت به فکر خرید وسایل برای این درمانگاه بود. زمانیکه در خانه سکته کرد، گفت فقط به خیریه و درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع) منتقلم کنید، اما اورژانس بعداز فوت او رسید.
مرحوم بوستانپور بزرگ سال ۶۸ فوت کرد و از آن تاریخ، پسرش، محمد، جای او را تا سال۹۷ گرفت و بعد از آن نوبت حمید بوده است که راه پدربزرگ و پدرش را ادامه بدهد.
او سندی از برگزاری اولین جلسه هیئتمؤسس دارد و صحبت که به اینجا میرسد، ورقه قدیمی را که در یک کاور نگهداری میکند، روی میز میگذارد. بوستانپور طبق اسنادی برایمان توضیح میدهد که جلسهای در ۲۷ اردیبهشت۱۳۶۰ تشکیل و در آن، صورتجلسهای تنظیم شده که از واقف زمین و سرمایهگذار اولیه نام برده شده است. همچنین در این سند مقرر شده است که اعضای هیئتمؤسس در جلسه بعدی تعیین شود.
در جلسه سوم به تاریخ ۱۹ خرداد۱۳۶۰ اسم درمانگاه «حضرت ابوالفضل (ع)» تعیین میشود. در سومین جلسه مرحوم طاهریهروی و زرگرباشی شروع به ساخت میکنند و اعضای هیئتمدیره هم تعیین میشود.
ساخت طبقه اول در سال۱۳۶۴ به پایان میرسد. درمانگاه با یک پزشک عمومی و تزریقات، کار خودش را شروع میکند. این پزشک عمومی دکتر مهدی بازرگانی، مدیرعامل درمانگاه بوده که عصرها در طبقه بالا به ویزیت بیماران میپرداخته است.
علی امینیان، قدیمیترین عضو هیئتمؤسس و از معتمدان محله بوده است و بههمیندلیل در ساخت درمانگاه بازوی اجرایی میشود. او میگوید: مرحوم زرگرباشی هفتهشت بابمغازه در خیابان جنت دارد که درآمد مغازهها را وقف این درمانگاه کرده است.
او درباره سایر اعضای هیئتمدیره هم توضیح میدهد که هرکدام هرکمکی از دستشان برمیآمده است، انجام میدادند. برای مثال مرحوم رضاییگرکانی، معمار و ناظر ساخت بود و در خرید مصالح نیز کمک میکرد، یا هر زمان که بودجه تمام میشد، مرحوم بوستانپور که از افراد شناخته شده در بازار پارچهفروشان بود، مبالغ هنگفتی از بازاریان جمع میکرد. با کمکهای مردمی و بازاریان و اعضای هیئتمدیره و مؤسس، درمانگاه ساخته شد. سایر اعضا هم در روند اجرایی و کارهای اداری کمک میکردند.
او معتقد است، چون اسم حضرت ابوالفضل (ع) در میان بوده، همه چیز خوب پیش رفته است؛ باآنکه سالهای جنگ بوده و برخی درزمینه ساختوساز دچار مشکل میشدند.
خیریه و درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع) سال ۶۴ طبقه فوقانیاش را به ستاد جنگ میدهد. امینیان درباره اختصاص بخشی از درمانگاه به جنگزدهها میگوید: به پیشنهاد بنده و با تصمیم هیئتمدیره وقت، قرار شد طبقه بالا را دراختیار ستاد جنگ و مجروحان قرار بدهیم.
تا سال ۶۷ که جنگ تمام شد، این طبقه دراختیارشان بود. بعداز آن، نامهنگاریهای بسیاری با سازمانها و ادارههای ذیربط انجام شد و حتی مرحوم آیتالله واعظ طبسی را واسطه قرار دادیم تا بتوانیم طبقه فوقانی را دوباره به درمانگاه اختصاص بدهیم.
در پایان دهه۶۰ خیّری آذریزبان از آلمان، یک یونیت دندانپزشکی به درمانگاه اهدا کرد و این کار، سرآغاز ارائه خدمات دندانپزشکی به این درمانگاه بود. طاهریهروی توضیح میدهد: در آن سالها برادر مرحومم عضو هیئتمدیره درمانگاه بود و سمتی در دانشگاه علوم پزشکی داشت.
او مطلع بود که در شهرمان دندانپزشکان بهصورت بیستوچهارساعته فعالیت نمیکنند؛ از سویی خدمات دندانپزشکی گرانقیمت هستند و برخی شهروندان نمیتوانند از عهده این خرج برآیند. ازاینرو تصمیم گرفت که خدمات دندانپزشکی را بهصورت بیستوچهارساعته در این درمانگاه ارائه کند؛ همچنین مقرر شد نرخ تعرفه دندانپزشکی کمتر از مطبها باشد تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند.
از سالهای۶۸ و ۶۹ به بعد، دیگر بخشهای تخصصی هم به این درمانگاه اضافه شد. در حال حاضر در درمانگاه ۱۰ پزشک عمومی، بیستپزشک متخصص در تخصصهای قلبوعروق، اورولوژی، چشمپزشکی، گوش، حلق و بینی، زنان و زایمان، ارتوپدی و سیپزشک در حوزه خدمات دندانپزشکی بهطور بیستوچهارساعته به ارائه خدمت به زائران و مجاران مشغولاند. بخشهای آزمایشگاه، تصویربرداری، رادیولوژی و عکسبرداری اوپیجی هم در این درمانگاه فعال است.
طاهریهروی درباره توسعه بخشهای این درمانگاه و اینکه چطور هزینههای مالی آن تأمین شد، اینطور برایمان تعریف میکند: پدرم هتلی به نام «حافظ» داشت که آن را فروخت. ما منتظر تقسیم ارثمان بودیم؛ آن زمان قصد خرید ملک و راهاندازی مرکزرادیولوژی و تصویربرداری را داشتم. اما پدرم موضوع دیگری را مطرح کرد.
او گفت میخواهد جزو سرمایهگذاران باشد. اما او درمانگاه ابوالفضل (ع) را بهجای خودش جزو سهامداران این مرکز کرد. در آن زمان با خودم میگفتم چرا پدرم پول ارثمان را مستقیم به خودمان نداد. حالا بعد از گذشت سالها متوجه میشوم که اگر آن ارث به دستم رسیده بود، شاید به این خوبی نمیتوانستم از آن استفاده کنم.
حالا برخی از بیماران که نیاز به امآرآی دارند با معرفینامهای که از درمانگاه میگیرند، به این مرکز تصویربرداری میروند تا خدمات درمانی دریافت کنند. طاهریهروی میگوید: همین اندازه که بیمار برای پدرم خدابیامرزی بگوید، برایم کافی است.
صحبتهای رضاییمیلانی حکایت از این دارد که درمانگاهی جدید در راه است؛ درمانگاهی تخصصی که در حوزههای مختلف قرار است دراختیار همشهریان و زائران قرار بگیرد. او درباره روند ساخت درمانگاه جدید میگوید: سال۹۰ زمینی کنار درمانگاه به مساحت ۳ هزارو ۵۰۰ متر خریداری شد و سال ۹۴ پروانه ساخت گرفت. تا سال۹۶ کار ساختوساز ادامه داشت، اما پروژه بنا بهدلایلی متوقف شد.
رضاییمیلانی درباره تأمین بخشی از بودجه درمانگاه جدید از آفاق توحیدی برایمان میگوید؛ بانویی تهرانی که چند ماه از سال را در مشهد اقامت داشته و برای درمان به خیریه و درمانگاه حضرت ابوالفضل (ع) میآمده است. او میگوید: این خانم هنگامیکه داشته از درمانگاه خارج میشده، با ماشینی تصادف میکند.
در همان لحظات برخورد یادش میآید که پدرش هم براثر تصادف فوت کرده است و چشمش به تابلو درمانگاه میافتد و نذر میکند. بعد از اینکه به هوش میآید و پزشک درمانگاه تأیید میکند که حالش خوب است، سند زمینش را در شمال به درمانگاه واگذار میکند. به شمال رفتم و زمین را در سال۹۷ به قیمت ۳ میلیاردتومان فروختم و برای درمانگاه جدید هزینه کردیم؛ البته همه خیران بهویژه ورثه مرحوم دکتر بازرگانی عزیز و منصور میلانی در بخش قلب بسیار کمک کردند.
بوستانپور، مدیر پروژه ساخت فاز جدید، صحبتهای رضاییمیلانی را اینگونه کامل میکند: پساز عضویتم، هیئتمدیره، کارهای مدیریت پروژه را باتوجهبه تخصص کاریام به من سپرد. از سال۱۳۹۸ مراحل ساختوساز را به دست گرفتم که تاکنون پیشرفت ۹۵درصدی داشته است و امیدواریم در نیمه دوم سال شاهد بهرهبرداری از آن باشیم.
او ادامه میدهد: ساخت فاز دوم به این معنا نیست که فاز اول و درمانگاه قدیمی تعطیل و همه به آن ساختمان منتقل شود؛ بلکه فاز اول مانند گذشته به فعالیت خود ادامه میدهد. فاز دوم در هشتطبقه و بهصورت تخصصی به بیماران خدمت ارائه میکند.
در طبقات مثبت این ساختمان، خدمات دندانپزشکی، بخش جراحیهای کوچک، بخش تخصصی کودکان، جراحیهای دندانپزشکی ارائه میشود و طبقه همکف که ورودی ساختمان است به پذیرش، سرمدرمانی، پزشک عمومی و پانسمان تعلق دارد. در طبقههای منفی آزمایشگاه قرار دارد؛ یک طبقه کامل به تصویربرداری اختصاص یافته و تأسیسات هم در آخرین طبقه واقع شده است.
* این گزارش سهشنبه ۹ آبانماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۱ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.